بازار فروش و طریق های افزایش مشتری به سرعت در حال تغییرند.با یک چشم دهم و برهم کردن رقبای جدید از طریق میرسند، محصولاتی مانند محصول شما به بازار گذرگاه پیدا میکنند، و چشم وهمچشمی بنیادین شکل میگیرد.
اینکه چه قدر در بازار کارتان تجربه دارید و چه قدر در چند سنه تازه خوب عمل کرده اید باعث نمیشود عملکردتان در دسته فروش و افزایش مشتری همش مطلوب باقی بماند. در دنیای امروز کسب و کار، با افزایش تنوع و رقابت، فرصت چندانی برای امتحان و خطا هستی ندارد، همین الان وقت فروش مطلوب است و نه هیچ وقت دیگری.
درآمد-بیشتر-از-طریق-جذب-مشتری
در پیش درآمد بیایید داستانی بخوانیم از یک فروشنده واقعی:
در دوران رکود اقتصادی، یگانه از نمایندگی های فروش اتومبیل های لوکس یک برند خودروسازی معروف،معتقد بود که شرایط اقتصادی اهمیت چندانی ندارد و چیزی که مهم است بازتاب آن ها به شرایط است.مدیر آن ها تصمیم گرفت دست به کاری متفاوت بزند،هرچند که با پروا به شرایط بد اقتصادی مشخص بود که اکثر مردم توانایی خرید ار آن هارا نخواهند داشت.اولین کاری که این مدیر اتمام عدل پرسیدن این سوال از خویش بود که مشتریان او کجا هستند. جواب ساده بود:در زمین های تنیس،گلف،در اسکله های قایقرانی سپس چند تن از کارکنان خود را با ماشین های لوکس و آماده فروش به این مناطق فرستاد و متعلق به ها آهنگ تا این کسان را ترغیب کنند لغایت برای یک هفته به چهره آزمایشی از این اتومبیل کاربرد کنند. راهبرد ای که پاسخ داد. چون پس از یک هفته به کارگیری این خودرو ها ناگهان خودروی پیشین شما خوب به عقیده نخواهد رسید.در واقع کل ی نمایندگی صبر میکنند لغایت مردم به نمایندگی بیایند و اقدام به خرید کنند، اما این مدیر کاری کاملا متفاوت انجام عدل و برآیند اینکه آن فروش آن ها در دوران افت اقتصادی بسیار بیشتر از هر سررسید دیگر در سایر نمایندگی ها بود! پس مهم نیست وضعیت حال حاضر چگونه است یا دیگران چه میگویند،آنچه زیاد پر اهمیت است خلاقیت و رفتار متفاوت شما نسبت به شرایط خواهد بود.
با ما به اتفاق باشید الی در این مقاله به رسیدگی شیوه های درمان عملکرد در جذب و افزایش مشتری سوداگری ها میپردازیم.
۱-مردم را سفیر خویش کنید
باید هر مشتری را با ایده ی کمک برای رسیدن به هدفش یا حل سخت به دست آوریم.نه برای فروختن خدمات یا کالا
–برایان تریسی،نویسنده و خطیب انگیزشی
با روش هایی مثل تبلیغات خلاقانه(تلویزیونی،بیلبورد،رادیویی)،بازاریابی دهان به دهان و… میتوانیم در مشتری خویش تعصب به فرآورده را القا کنیم و از آنجایی که هر فرد با افراد مختلفی همواره در پیوستگی است از این روش میتوان ملت را تبدیل به کبیر ترین گروه بازاریابی فرآورده خود کرد!باید همه جا حضور داشته باشیم. از شبکه های گوناگون صنایع و فضا های بازرگانی و نمایشگاه ها لغایت حضور فعال در فضای مجازی علاوه بر معرفی محصول به ملت مایه شناخت اغلب رقبا میشود.
شناساندن فرآورده از طرق مختلف همواره به جلب اعتماد اغلب مشتری و در نتیجه افزایش فروش کمک میکند.
۲-کاهش ریسک خرید
اگر شما از مشتری خویش مراقبت نکنید رقیبتان این شغل را اتمام خواهد داد.
-باب هووی ،نویسنده
افزایش-مشتری-از-راه-کاهش-ریسک-خرید
دلیل فروش مختصر فرآورده ما چیست؟
فروش ناچیز محصول ما چند دلیل ساده اغلب ندارد بها محصول، حاضر نبودن مشتری برای خرید در یک مقطع خاص (که شدنی است دلایل مختلفی از جمله شرایط بازار ، عدم اعتماد و یا … داشته باشد)، عدم شناخت محصولات و مزایای آن.
با به کارگیری شیوه هایی پایین میتوان ریسک پرداخت هزینه را کاهش داد:
ارائه تعلیم رایگان:
از روش برگذاری دوره های آموزشی، خبرنامه،وبلاگ،حضور در شبکه های اجتماعی و… مشتری درک بهتری از محصول خواهد داشت و راحت تر اقدام به به کارگیری آن خواهد نمود.
مردم از داشتن تخفیف و چیز های مجانی لذت میبرند.
با کاربرد از این روش هم محبوبیت فرآورده افزایش میابد و هم ریسک خرید را تفریق میدهیم.
بهتر است در برگزیدن واژه ها دقت اکثریت به هزینه دهیم .
آوردن کلمه ی «کوچک» یا «نا قابل» در ذهن مشتری مایه تفریق خطر در پرداخت هزینه میگردد. مثلا به جای اینکه بگویید :«برای گرفتن این خدمات باید ۱۰ هزار تومان بپردازید » استفاده از جمله ی «برای گرفتن این خدمات باید ۱۰ هزار تومان حقیر یا ناقابل بپردازید» تاثیر بهتری خواهد داشت.
گاهی لازم است به مشتری امکان محک کالای خویش را فراهم کنید.
مسلما اگر از کیفیت خدمات خود اطمینان خاطر داشته باشید واهمه ای نخواهید داشت.
فرایند جذب مشتری و افزایش فروش از منظر بازاریابی عصبی نکاتی جهت افزایش فروش و جلب نظر مشتری دریافت خرج بر بنیاد عملکرد همواره یکی از شیوه های کامیاب در جلب اعتماد مشتری بوده است. با تعیین شروطی برای اخذ هزینه در قبال ارائه خدمات مایه آسودگی اغلب ملت میشوید چراکه بعد از مشاهده نتیجه استفاده از محصول، پرداخت کامل خواهند داشت.
۳-شناخت مشتری
اگر شما به اندازه کافی در جذب مشتری سرعت عمل ندارید و سرعت ترقی کندی در بازار دارید،به اندازه ی کافی سوال نمیپرسید.
-جک کنفیلد،سخنران انگیزشی و نویسنده
ارائه خدمات کار چندان سختی نیست!باید بپرسیم، گوش کنیم وعمل کنیم :
مهارت سوال کردن:
از مشتری ای که در مرحله تصمیم گیری است باید سوال بپرسیم ، باید دغدغه های او را بشناسیم و در سبب رفع مشکلات قدم برداریم.شناخت انگیزه های مختلف، باعث رسیدن به یک تصور ذهنی درست از مشتری و در نتیجه توانایی برپایی رابطه ای عمیق تر میشود و این یعنی برپایی وفاداری.
خود را جای مشتری بگذاریم:
همیشه باید خود را جای مشتری بگذاریم تا به ایرادات سیستم و دشواری های فرآورده پی ببریم.ایده ها و نظرات او را در باره خدمات خود جدی بگیریم و حتما در چهره بخردانه بودن آن ها ، اقدام به اعمال آن ها در سیستم خدمات کنیم.
بازار هدفمان را ثانیه به ثانیه باره بررسی قرار دهیم:
ممکن است مشتری های شما در حال تغییر باشند. در این چهره لازم است شما هم قدم به قدم با آن ها تغییر کنید.
ارتباط پایدار:
سعی نماییم همواره ارتباط درازمدت با طرف مقابل داشته باشیم و پس از برخورد اول ،او را رها نکنیم و با حفظ وابستگی رابطه ی کم و بیش تری با مشتری پایدار کنیم الی به شناخت بهتری از خواسته های او برسیم.
پیگیری رمز موفقیت در فروش:
فرایند افزایش فروش و جذب مشتری معمولا در تصادف های بار چندم که حکم تذکر را دارند به ثمر مینشینند.ممکن است در این راه مشتری انتظارات توان راستی داشته باشد.این وظیفه خبره های واحد فروش است لغایت با تفهیم جستار در عین ظرافت عمل باعث برپایی فهم متقابل بین هر دو سو گردند.